امیرحسین مهدوی ۱۹ خرداد ۱۳۹۹
آیا بازار کار ایران در خلاف جهت کلی اقتصاد کشور حرکت میکند؟ در آمارگیری فصلی نیروی کار، به عنوان معتبرترین داده وضعیت اشتغال در ایران، نرخ بیکاری در زمستان سال ۱۳۹۸، برابر با ۱۰/۶ درصد گزارش شده که نسبت به فصل مشابه سال قبل به میزان ۱/۷ درصد کمتر است. این درحالی است که میدانیم رشد اقتصادی ایران در سال ۱۳۹۸ به اندازه منفی ۷/۶ درصد بوده و همچنین حدود یک میلیون نیروی کار تازه، وارد بازار کار شده است. به عبارت دیگر، در اقتصادی که تقریبا ۸ درصد کوچک شده و یک میلیون نفر، متقاضیِ کارِ جدید داشته، نه تنها بیکاری افزایش نیافته است، بلکه علاوه بر ایجاد شغل برای نیرویِ کارِ تازه وارد، برای بخشی از بیکاران باقیمانده از سالهای قبل هم شغل ایجاد شده است؛ سئوال اصلی این است که چه اتفاقی افتاده است و این آمار از کجا میآید؟
دلیل اصلی کاهش نسبتِ بیکاران، خسته شدن تعداد زیادی بیکار از جستجو برای کار و ناامیدی آنها از یافتن شغل است. تعداد شاغلان، از زمستان ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۸، تنها ۵۲ هزار نفر افزایش پیدا کرده اما چون از تعداد جمعیت فعال (جویای کار) حدود ۴۳۰ هزار نفر کاسته شده نرخ بیکاری کمتر از پارسال است. در واقع، مشاغل بیشتری تولید نشده بلکه، از تعداد افرادی که با جستوجوی کار به عنوان جمعیت فعال در نظر گرفته میشوند کم شده است. نرخ بیکاری، حاصل تقسیم تعداد بیکاران به جمعیت فعال است. با کاهش جمعیت فعال که در مخرج کسر قرار دارد – و حتی با فرض ثابت ماندن تعداد بیکاران – نرخ بیکاری هم در “ظاهر” کاهش مییابد و این همان اتفاقی است که ما در زمستان سال ۹۸ نسبت به زمان مشابه در سال قبل، شاهد آن هستیم.
پایه محاسبه نرخ بیکاری، تعداد “جمعیت فعال” است، یعنی افرادی که در سن کار قرار دارند و در طول یک دوره زمانی یکماهه (هفته آمارگیری و سه هفته پیش از آن) جویای کار بوده اند. اگر فردی این شروط را نداشته باشد به عنوان جمعیت غیرفعال در نظر گرفته شده و در آمارگیری نرخ بیکاری به حساب نخواهد آمد. در زمستان ۹۸ از مجموع حدود ۶۲ میلیون نفر جمعیت بالای ۱۵ سال ایران، تنها حدود ۲۶ میلیون نفر به عنوان جمعیت فعال شناخته شده اند که این رقم تقریبا ۴۳۰ هزار نفر کمتر از زمان مشابه در سال قبل است.
گزارش مرکز آمار نشان میدهد که علاوه بر ۱۲/۸ درصد از افراد شاغل در زمستان ۹۷ که در زمستان ۹۸ از بازار کار خارج شدهاند، ۲۷/۹ درصد از بیکاران جویای کار در زمستان سال ۹۷ هم در سال ۹۸ از صرافت پیدا کردن کار افتاده و از بیکار به “غیرفعال” تغییر وضعیت داده و در محاسبات منظور نشدهاند. این به معنای کم شدن امید جامعه به یافتن شغل است در طرف مقابل هم تنها حدود ۸ درصد از افراد غیر فعال در این یکساله تصمیم به ورود به بازار کار گرفتهاند که ۶/۲ درصد آنها جذب این بازار شده و ۱/۷ درصد بقیه به بیکاران اضافه شدهاند.
نکته مهم دیگر در ارزیابی بیکاری، نحوه برآورد نرخ بیکاریِ توسط مرکز آمار ایران است. دور از انصاف نیست اگر نوع محاسبه افراد شاغل توسط این مرکز را نوعی “کمشماری” بیکاران بدانیم. براساس محاسبه مرکز آمار، شاغل فرد بالای ۱۵ سالی است که در هفتهیی که در آن آمارگیری صورت پذیرفته، حداقل یک ساعت به منظور کسب درآمد کار کرده یا موقتا کار خود را ترک کرده باشد (توضیحات مرتبط را در انتهای این مقاله بخوانید). وقتی کسی با یک ساعت کار در هفته جزو افراد شاغل به حساب آید، روشن است که بیکاری ۱۰ یا ۱۱ درصدی، چندان منطبق بر واقعیت نخواهد بود. چنانچه در گزارش مرکز آمار هم ذکر شده ۳۷ درصد از افراد شاغل، کمتر از ۴۴ ساعت در هفته کار کرده و در حقیقت شغل تمام وقت نداشته اند.
همچنین دلیل دیگری که میتواند باعث “احساس” بیکاری بسیار بیشتر از نرخ اعلام شده شود، فاصله زیاد بین نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاه و بقیه گروهها است. در حالی که تنها ۱۶/۵ درصد مردم ایران تحصیلات دانشگاهی دارند اما ۳۹ درصدِ بیکاران از این گروه هستند. درصد بالای فارغ التحصیلان جوان بیکار، میزان بیکاری در شهرها را بسیار بیشتر از نرخ رسمی بیکاری نمایان می کند.
یافته های جنسیتی آمار زمستان ۹۸
در حالیکه در زمستان ۹۸، حدود ۱۹/۵ میلیون مرد ایرانی مشغول به کار بودهاند، این رقم برای زنان ایرانی حدود ۳/۹ میلیون نفر و نسبت مشارکت اقتصادی زنان نسبت به مردان ۱۵/۳ به ۶۹/۴ بوده است. تفکیک جنسیتی نرخ بیکاری جمعیت بالای ۱۵ سال نیز در زمستان ۹۸ به صورت ۹/۲ درصد برای مردان و ۱۷/۲ درصد برای زنان بوده است.
مشارکت اقتصادی زنان ایران در مقایسه با میانگین جهانی هم به طور محسوسی پایین است. مشارکت زنان در بازار کار کشورهای جهان بهطور متوسط ۴۷/۱ است. در رده بندی جهانی فقط زنان الجزایر، سوریه، اردن، عراق و یمن نرخ مشارکت اقتصادی کمتر از ایران دارند.
بر اساس آمار تفصیلی بازار کار در پاییز ۹۸، متوسط بیکاری مردان در استانهای ایران برابر با ۹/۲۱ و متوسط بیکاری زنان ۱۷/۴۸ است و استان خراسان شمالی تنها استانی است که در آن نرخ بیکاری زنان کمتر از مردان است (شش دهم درصد).
کرمان درحالی با ۳۳/۹۱ درصد، بیشترین بیکاری زنان را به خودش اختصاص داده که بیکاری مردان این استان با ۶/۷۵ درصد تقریبا ۲ درصد کمتر از متوسط بیکاری مردان در کل کشور است. در عین حال این بیشترین فاصله بین نرخ بیکاری زنان و مردان در تمام استانها است. بعد از کرمان، استانهای یزد و البرز در ردههای بعدی قرار دارند. همچنین خراسان رضوی با ۸/۱۸ درصد، کمتری بیکاری زنان را در استانهای کشور دارد. هرچند نرخ بیکاری زنان این استان تقریبا به میزان ۲/۶ درصد بیشتر از بیکاری مردان استان است.
از هر صد نفر شاغل ایرانی، حدود ۵۲ نفر در بخش خدمات، ۳۲ در صنعت و ۱۶ نفر در کشاورزی مشغول به کار هستند. از این میان، سهم اشتغال زنان در بخشهای خدمات و کشاورزی بیشتر از مردان و در بخش صنعت کمتر از آنان است.
در پاییز ۹۸، در تهران ۷۷ درصد زنان شاغل، در بخش خدمات مشغول به کار بودند. بعد از تهران، استانهای مازنداران و بوشهر در رتبههای بعدی قرار داشتند. در بخش کشاورزی، زنان استان کرمانشاه با ۵۶/۵ درصد رتبه اول را به خودشان اختصاص دادند و زنان اردبیل و خراسان شمالی در رتبههای بعدی قرار گرفتند. همچنین در بخش صنعت، زنان سیستان و بلوچستان با ۵۹/۴۸ درصد بیشترین شاغلان استانی این بخش را تشکیل میدادند. رتبههای بعدی در اختیار زنان خراسان رضوی و چهارمحال و بختیاری بود.
از منظر مشارکت اقتصادی هم، زنان خراسان رضوی، یزد و خراسان شمالی رتبه های اول تا سوم را دارند. استانهای مرکزی، سمنان و قم هم کمترین مشارکت اقتصادی را در میان زنان به خودشان اختصاص میدهند.
چشم انداز مه آلود
امسال حدود ۱/۲ میلیون نفر متولدین سال ۱۳۸۴ به صورت بالقوه وارد جمعیت فعال کاری در کشور میشوند تا به حدود ۲/۶ میلیون نفر بیکاران زمستان گذشته و ۵ میلیون نفر (۲۰ درصدِ جمعیت شاغل)، بیکارِ احتمالیِ متاثر از کرونا اضافه شوند. این در حالی است که اقتصاد ایران هرگز نتوانسته حتی در سالهای وفور منابع و وجود نسبی امکان تجارت خارجی بیش از حدود ۷۰۰ هزار شغل جدید در یک سال تولید کند. صحبت از سال ۱۳۹۵ است که رشد اقتصادی ایران ۱۲/۵ درصد یعنی ۱۸/۵ درصد بیشتر از پیشبینی سال ۱۳۹۹ بود. امروز اما به غیر از مشکلات تحریم، اثر کرونا هر دو سوی عرضه و تقاضای اقتصاد را در رکود فرو برده است. از یک طرف بسیاری از کارگاهها و مشاغل بخاطر اعمال محدودیت برای بنگاهها در دو ماه اول سال قادر به تولید نبودهاند و از طرف دیگر کاهش درآمد خانوارها باعث افت تقاضا شده است.
این روزها دولت قصد دارد با بازگشایی مشاغل و اعطای وام به بنگاههای لطمهدیده، چرخ تولید را دوباره به گردش درآورده و همچنین با تجهیز منابع از طریق فروش داراییها در بورس، انتشار اوراق قرضه و کمک به بیکاران، تقاضا را از طریق بالا بردن هزینههای دولت تحریک کند. امری که به نظر نمیآید بتواند با شرایط فعلی برآورد وزارت کار در خصوص افزایش تا ۵ میلیون نفر، به بیکاران را پوشش دهد.
توضیحات
۱- مرکز آمار ایران دو مفهوم شاغل و بیکاری را اینگونه تعریف می کند: شاغل فرد بالای ۱۵ سالی است که در هفته یی که در آن آمارگیری صورت پذیرفته حداقل یک ساعت به منظور کسب درآمد کار کرده یا موقتا کار خود را ترک کرده باشد. البته مرکز آمار کارآموزان، کسانی که بدون دریافت مزد برای یکی از اعضای خانواده کار می کنند و سربازان وظیفه و محصلانی که دستکم یک ساعت در آن هفته کار کرده باشند را هم شاغل به حساب می آورد. همچنین بیکار فرد بالای ۱۵ سالی است که همزمان ۱- در هفته آمارگیری کار نکرده باشند ۲- از سه هفته بیش از آن اقدامی برای یافتن کار کرده باشند و ۳- آماده شروع به کار باشند. علاوه بر این کسانی هم که به امید بازگشت به شغل قبلی یا آغاز کار در آینده، جویای کار نباشند هم شاغل محسوب می شوند
۲- به دلیل اینکه آمار تفصیلی بازار کار بر حسب جنس و استان در زمستان ۹۸ منتشر نشده، برای توضیحات مرتبط با این بخش از آمار مربوط به پاییز ۹۸ استفاده شده است. نسبتهای جنسیتی در طول سه ماه معمولا تغییرات زیادی نمیکنند.
۳- برای محاسبه افرادی که به صورت بالقوه در هر سال به جمعیت فعال اصافه میشوند، تعداد افرادی که در سال مورد نظر به سن ۱۵ سالگی میرسند از تعداد افرادی که فوت کردهاند کم شده است. اطلاعات مورد نظر در وبسایت سازمان ثبت احوال قابل دسترسی است.
۴- اطلاعات خام این مقاله به همراه منابع در صفحه گتهاب ما قابل دسترسی است.