۱۷ تیر ۱۴۰۰
مطابق آمار رسمی اعلامشده، ابراهیم رئیسی با تقریبا ۱۸ میلیون رای در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ به پیروزی رسید. آرای آقای رئیسی، به عنوان نامزد پیروز در میان آرای ماخوذه صحیح (شامل آرای باطله) برابر با ۶۳ درصد و در میان آرای چهار کاندیدا (بدون در نظر گرفتن آرای باطله) ۷۲ درصد بود. میزان مشارکت هم در انتخابات تقریبا ۴۸ درصد اعلام شد. در آخرین نظرسنجیِ موسسه استاسیس، میزان مشارکت ۴۳ درصد برآورد شده بود، که تقریبا ۵ درصد کمتر از رقم اعلامشده است. میزان آرای آقای رئیسی در آخرین نظرسنجی ما هم در میان چهار نامزد (بدون آرای باطله) برابر با ۷۶ درصد اعلام گردید که ۴ درصد بیشتر از آرای نهایی اعلامشده است (لینک پلتفورم تعاملی نظرسنجی آخر).
در نمودار زیر تفاوت میزان آرایِ رسمیِ اعلام شده با نتایج آخرین نظرسنجی ما با یکدیگر مقایسه شده است.
در این مقاله ما سعی میکنیم تحلیل آماری خودمان را از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰، بر اساس آمار رسمی اعلامشده و نظرسنجیهای استاسیس، بررسی و نقاط ضعف و قوت نظرسنجیهای استاسیس را هم ارزیابی کنیم (لینک پلتفورم تعاملی ما). آخرین نتایج نظرسنجی انتخاباتی شرکت تحلیل دادههای “استاسیس” به سفارش شبکه تلویزیونی ایراناینترنشنال، در روزهای سهشنبه، ۲۵ خرداد تا پنجشنبه ۲۷ خرداد ماه، به صورت تلفنی با یک نمونه ۱۴۰۰ نفره انجام شده بود.
میزان مشارکت در انتخابات: آمار رسمی، ۴۸ درصد
بر اساس آمار رسمی اعلامشده حدود ۴۸ درصد از ایرانیها در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ مشارکت کردند. مطابق آخرین نظرسنجی استاسیس این رقم، بر اساس مدل رایدهندگان احتمالیِ ما، برابر با ۴۳ درصد بود. در عین حال بالای بیست درصد از میانِ همین رایدهندگان احتمالی (۲۶ درصد) هم گفته بودند که به هیچکدام از این افراد رای نمیدهند، رای سفید به صندوقها خواهند انداخت و یا اینکه هنوز کاندیدای نهایی خودشان را انتخاب نکردند.
برای تعیین میزان مشارکت و بدست آوردن رایدهندگان احتمالی در نظرسنجی استاسیس، پرسششوندگان در معرض چهار سئوال مختلف قرار میگرفتند که هر یک به نوعی به میزان مشارکت آنها مرتبط بود. در سئوال اول از آنها پرسیده بودیم که آیا میدانند انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم در چه زمانی برگزار میشود؟ در سئوال بعدی از آنها خواسته بودیم تا پاسخ دهند احتمال مشارکت آنها در انتخابات چقدر است (خیلی، تاحدی، چندان محتمل نیست و خیلی کم). از پاسخدهندگان همچنین خواسته شده بود احتمال مشارکت خود را بین عدد ۱ تا عدد ۵ ارزیابی کنند (یک به معنی احتمال خیلی کم و پنج به معنی احتمال خیلی زیاد) . آنها در عین حال در برابر این سئوال قرار گرفتهاند که آیا در انتخابات گذشته مجلس شرکت کرده بودند یا خیر. کسانی که گفته بودند با احتمال خیلی زیاد در انتخابات شرکت خواهند کرد، زمان برگزاری انتخابات را هم به صورت دقیق یا حدودی میدانستند و همچنین در طیف پنج قسمتی مشارکت، عدد پنج به معنی احتمال خیلی زیاد، یا عدد چهار را انتخاب کردند، در تحلیل نظرسنجی ما به عنوان رایدهنده احتمالی در نظر گرفته شدند (۳۵ درصد از پاسخگویان). آنهایی هم که علاوه بر شروط بالا گفتند تاحدی احتمال دارد در انتخابات مشارکت کنند به عنوان افراد مردد در نظر گرفته شدند که با توجه به افزایش رایدهندگان احتمالی و مردد طی روزهای منتهی به انتخابات، مجموع این دو رقم برابر با ۴۳ درصد به عنوان میزان مشارکت از طرف ما اعلام شد.
بعد از اعلام نتایج رسمی، ما در موسسه استاسیس، با ترکیب مدلهای مختلفِ رایدهندگان احتمالیمان، کمی معیار رایدهندگان احتمالی را بهینه کردیم تا به رقم مشارکت ۴۸ درصدی اعلامشده نزدیک شود. برای این منظور افرادی که در طیف پنج قسمتی مشارکت، گزینه سه به عنوان احتمال مشارکت متوسط را هم انتخاب کرده بودند به مدل خودمان اضافه کردیم که رقم مشارکت را چهار درصد افزایش داد و به ۴۷ درصد رساند. در ادامه این مقاله ما تحلیل خودمان را از نتایج انتخابات و آرای نامزدها بر اساس مدل دوم ارائه میکنیم (مدل بهینهشده). ذکر این نکته هم ضروری است که در این مقاله هر جا به عنوان مدل رایدهندگان احتمالی استاسیس، اشاره شده منظور مشارکت بر مبنای ۴۳ درصد است و هر جا به مدل رایدهندگان احتمالی بهینهشده اشاره شده منظور مشارکت بر مبنای ۴۷ درصد است.
میزان مشارکت بر اساس متغیرهای جمعیتی (جنس، سن، محل اقامت و تحصیلات)
اگرچه میزان مشارکت (مدل بهینهشده) در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، در میان زنان بیشتر از مردان است، اما این تفاوت به لحاظ آماری معنیدار نیست. حدود ۴۵ درصد از مردان در انتخابات مشارکت کردند، برخلاف زنان که میزان مشارکت در آنها برابر با ۴۹ درصد بود. اگر دادهها را بر اساس مدل رایدهندگانی احتمالی اولیه ما هم در نظر بگیریم (۴۳ درصد) بازهم میزان مشارکت در میان زنان بیشتر از مردان بود (برای بررسی ارقام در آخرین نظرسنجی ما به این لینک بروید).
میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ به صورت معنیداری با افزایش سن افزایش پیدا میکند. حدود ۵۹ درصد از رایدهندگان در گروه سنی بالای ۶۰ سال در انتخابات شرکت کردند، این رقم برای افراد گروه سنی ۱۸ تا ۲۹ سال برابر با ۴۴ درصد بود.چنین روندی در مدل رایدهندگان احتمالی اولیه ما هم قابل مشاهده است.
همانند سن، محل اقامت هم رابطه معنیداری را در میزان مشارکت بیان میکند. در حالی که ۵۹ درصد از افراد ساکن در نقاط روستایی در انتخابات مشارکت داشتند، این رقم برای افراد ساکن در نقاط شهری برابر با ۴۳ درصد بود.
به عنوان آخرین متغیر جمعیتی، میتوان به تحصیلات اشاره کرد که با افزایش سطح تحصیلات امکان مشارکت در انتخابات به صورت معنیداری کاهش پیدا میکند. درحالی که میزان مشارکت در افراد بدون تحصیلات دانشگاهی در انتخابات حدود ۵۰ درصد بود، حدود ۴۱ درصد از افراد دارای تحصیلات دانشگاهی در انتخابات شرکت کردند.
میزان مشارکت بر اساس درآمد
میزان مشارکت در انتخابات با سطح درآمد پاسخدهندگان هم رابطه معنیدار دارد. به هر میزان که درآمد پاسخگویان افزایش پیدا میکند، از مشارکت آنها در انتخابات کاسته میشود. حدود ۵۳ درصد از پاسخدهندگانی که تا ۴ میلیون تومان در ماه درآمد داشتند، در انتخابات شرکت کرده بودند. همچنین میزان مشارکت در میان افرادی که بین ۴ تا ۱۰ میلیون تومان در ماه درآمد داشتند، در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ به میزان ۴۵ درصد بود. حدود ۳۵ درصد از افرادی که درآمد ماهیانه آنها ۱۰ میلیون تومان یا بیشتر بود هم در این انتخابات شرکت کردند.
میزان مشارکت در میان گروههای سیاسی (اصلاحطلب یا اصولگرا)
میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم در میان پاسخگویانی که خودشان را اصولگرا مینامند به صورت معنیداری بیشتر از کسانی بود که جهتگیری سیاسی خود را نزدیک به اصلاحطلبان اعلام کرده بودند. حدود یک چهارم رایدهندگان احتمالی، خودشان را از لحاظ سیاسی به یکی از دو گروه اصولگرا یا اصلاحطلب در ایران نزدیک میدانستند (هر کدام ۱۳ درصد). در میان رایدهندگان احتمالی جمع کسانی که خود را یا اصلاحطلب یا اصولگرا نامیده بودند حدود یک سوم مشارکتکنندگان را شامل میشد (۱۴ درصد، اصلاحطلب و ۲۱ درصد، اصولگرا).
تحلیل نتایج نشان میدهد که حدود ۷۶ درصد از اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ در انتخابات رای دادند و ۲۶ درصد هم در انتخابات رای ندادند. رقم مشارکت در انتخابات برای اصلاحطلبان ۵۰ درصد بود. به همین میزان هم از پاسخگویانی که خودشان را اصلاحطلب نامیده بودند (۵۰ درصد)، در انتخابات مشارکت نداشتند.
رایدهندگان مردد چگونه و به چه کسانی رای دادند؟
مطابق مدل رایدهندگان احتمالی بهینهشده (۴۷ درصد از کل پاسخدهندگان)، حدود ۲۶ درصد تا روزهای آخر گفته بودند که گزینه خود را انتخاب نکردهاند، یا اینکه رای سفید میدهند. البته بخشهای از این رایدهندگانی که مردد نامیده میشوند میدانستند که به چه کسی رای میدهند اما از بیان آن خودداری میکردند. تحلیلهای آماری انتخابات گذشته نشان میدهد که روند رایدادن در میان این بخش از رایدهندگان همسان با افرادی است که نظر خود را اعلام میکنند، اما آنچه که انتخابات امسال را با انتخابات سالهای گذشته متفاوت میکند میزان بالای آرای باطله است که ۶ درصد از آرا نسبت به واجدان شرایط و ۱۳ درصد از کل آرای ریختهشده به صندوق را شامل میشود. مهمترین دلیل اختلاف آماری ما در این نظرسنجی با نتایج رسمی هم به دلیل آمار بالای همین آرای باطله است.
میزان آرای باطله در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، حدود ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بود که ۱۳ درصد از آرای ماخوذه و ۶ درصد از واجدان شرایط را شامل میشد. در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶، حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از آرا به صورت آرای باطله به صندوق ریخته شد. این رقم، ۳ درصد از کل آرای مشارکتکنندگان و ۲ درصد از واجدان شرایط را شامل میشد. در انتخابات سال ۱۳۹۲ هم، حدود یک میلیون و ۲۴۵ هزار نفر به صورت باطله رای دادند.
تحلیل ما نشان میدهد که بر اساس ۴۷ درصد مشارکت و مدل رایدهندگان احتمالی بهینهشده، از میان رایدهندگان مرددی که تا روز آخر منتهی به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ اعلام نمیکردند به چه کسی یا چگونه رای خواهند داد، حدود ۱۹ درصد به رئیسی، ۱۳ درصد به رضایی، ۱۲ درصد به همتی و ۹ درصد هم به قاضیزاده هاشمی رای دادند. حدود ۴۷ درصد از این افراد هم با احتمال زیاد، رای خود را به صورت باطله به صندوقها انداختند.
آرای نامزدها در میان رایدهندگان احتمالی (مدل بهینهشده، ۴۷ درصد)
بر اساس مدل بهینهشده رایدهندگان احتمالی (۴۷ درصد)، آقای رئیسی، با ۵۸ درصد از آرا، رتبه اول را در میان نامزدهای موجود داشت، آقایان رضایی، همتی و قاضیزاده هاشمی هم با ۹، ۵ و ۱ درصد در ردههای بعدی قرار میگرفتند. حدود ۲۶ درصد هم پیش از انتخابات اعلام کرده بودند که گزینه نهایی خود را انتخابات نکردهاند (رای دهندگان مردد). در میان بخش آخر، یعنی رایدهندگان مردد و با توجه به ترکیب تفکیک آرای مردد در میان رایدهندگان احتمالی – نمودار پیشین – میتوان گفت که افزایش رای این افراد در میان کل رایدهندگان به ترتیب ۵ درصد به نفع رئیسی، ۳ درصد به نفع رضایی و همتی و ۲ درصد هم به نفع قاضیزاده هاشمی به صندوقها ریخته شده است. حدود ۱۳ درصد هم متعلق به آرای باطله است.
آرای رئیسی در میان گروههای مختلف جمعیتی
آرای آقای رئیسی در میان گروههای مختلف جمعیتی به لحاظ آماری تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. یعنی افراد بر اساس جنس، سن، محل سکونت و تحصیلات، تقربیا به صورت همسان در انتخابات به آقای رئیسی رای دادند.
حدود ۶۵ درصد از رایدهندگان زن به آقای رئیسی رای دادند، کمی بیشتر از مردان که حدود ۶۱ درصد از آنان به آقای رئیسی رای دادند.
آرای آقای رئیسی در میان گروههای سنی مختلف تفاوت معنیدار آماری را نشان نمیدهد. هرچند آمار ایشان در گروههای سنی ۱۸ تا ۲۹ سال با ۶۴ درصد بیشتر از سایر گروههای سنی است (۶۴ درصد). در میان افراد بالای ۶۰ سال، حدود ۶۱ درصد به آقای رئیسی رای دادند.
حدود ۶۴ درصد از ساکنان شهرها که در انتخابات مشارکت داشتند به آقای رئیسی رای دادند و ۳۶ درصد هم اعلام کرده بودند که رایشان به سایر کاندیداها (یا آرای باطله) است. رقم مشارکت برای افراد ساکن در مناطق روستایی برابر با ۶۱ درصد بود.
به عنوان آخرین متغیر جمعیتی، میتوان به تحصیلات اشاره کرد که افراد دارای تحصیلات دانشگاهی و فاقد تحصیلات دانشگاهی با تفاوت بسیار کم نسبت به یکدیگر (به ترتیب ۶۴ و ۶۳ درصد) به آقای رئیسی رای دادند.
آرای رئیسی بر اساس سطح درآمد رایدهندگان
افراد با درآمد ۱۰ میلیون تومان در ماه و بیشتر، نسبت به سایر گروههای درآمدی، بیشتر به آقای رئیسی رای دادند. حدود ۷۵ درصد از افرادی که درآمد ماهیانه آنها ۱۰ میلیون تومان در ماه و بیشتر است به آقای رئیسی رای دادند. در میان کسانی که درآمد آنها بین ۴ تا ۱۰ میلیون تومان در ماه است، این رقم برابر با ۶۳ درصد و در میان افرادی که درآمد آنها کمتر از ۴ میلیون تومان در ماه است، میزان آرای آقای رئیسی برابر با ۵۹ درصد است.
آرای رئیسی بر اساس تمایل سیاسی رایدهندگان (اصلاحطلب یا اصولگرا)
میزان آرای آقای رئیسی در میان مشارکتکنندگانی که نسبت به یکی از دو گروه اصلی سیاسی در ایران اظهار تمایل کردهاند به صورت معنیداری با یکدیگر متفاوت است. حدود ۵۰ درصد از کسانی که خودشان را به لحاظ سیاسی اصلاحطلب میدانستند در انتخابات مشارکت داشتند و در میان آنها حدود ۴۸ درصد به آقای رئیسی رای دادند و ۵۲ درصد هم به ایشان رای ندادند یا سایر نامزدها را انتخاب کردند (یا رای خودشان را به صورت باطله به صندوق ریختند).
در میان کسانی که خودشان را به لحاظ سیاسی اصولگرا میدانستند حدود ۷۶ درصد در انتخابات مشارکت داشتند و ۲۴ درصد هم در انتخابات شرکت نکردند. در میان اصولگرایانی که در انتخابات مشارکت داشتند، حدود ۷۹ درصد به آقای رئیسی رای دادند.
روش تحلیل و اطلاعات مرتبط با پلتفورم تعاملی ما
دادههای این تحلیل مبتنی بر نظرسنجی استاسیس در روزهای ۲۵ تا ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ و بر اساس نتایج رسمی گزارششده در مورد انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم (۲۸ خرداد ۱۴۰۰)، تهیه شده است. برای بررسی روش اجرای نظرسنجی به این لینک مراجعه کنید. همچنین برای مشاهده نمودارهای تعاملی ما که در این تحلیل مورد استفاده قرار گرفته است، میتوانید از این لینک استفاده کنید. در این پلتفورم، به ازای هر پرسش، میتوانید نتایج را به صورت کلی و بر اساس چهار متغیرِ مستقل، شامل جنس، گروه سنی، محل اقامت و تحصیلات مشاهده کنید (نمودار میلهای یا Bar Chart). نمودارها به صورت تعاملی (Interactive) تهیه شدهاند.
در عین حال برای بررسی پاسخهای افراد به صورت انفرادی میتوانید در نمودار کروی (Bubble Chart)، روی دایرهها کلیک کنید. هر دایره بیانگر مشخصات یک نفر از پاسخدهندگان است که در پاسخ به پرسش متناظر، همرنگ نمودار میلهای نمایش داده میشود.
فایل خام دادههای ما با یک فاصله زمانی شش ماهه از همین لینک قابل دسترس خواهد بود. همچنین شما میتوانید پرسشنامه و متن پیدیاف همین گزارش را از طریق پیدیاف را طریق لینک بالا دانلود کنید.
توضیحات بیشتر در مورد نظرسنجیهای شرکت استاسیس
در نظرسنجیهای انتخاباتی به صورت کلی، دو عامل به صورت بالقوه میتوانند نتایج نظرسنجی را با چالش مواجه سازند. عامل اول، نحوه ارزیابی کسانی است که در نهایت رای میدهند (رایدهندگان احتمالی) و عامل دوم، آرای کسانی است که اگرچه به عنوان رایدهنده احتمالی محسوب میشوند اما نگفتهاند به چه کسی رای میدهند و یا اینکه اساسا ممکن است آرای خود را به صورت رای باطله به صندوق بیاندازند (رای سفید، رای به نام افراد دیگر و …). در انتخابات ایران، دو عامل اضافه دیگر، به عنوان عامل سوم و چهارم هم دخیل هستند. عامل سوم، تمدید زمان رای دادن است و کسانی که به هر دلیل قصد رای دادن ندارند اما با در معرض اخبار انتخابات قرار میگیرند و با توجه به تمدید زمان رای دادن، در نهایت تصمیم میگیرند به پای صندوقهای رای بروند. و در نهایت عامل چهارم، همزمانی با سایر انتخابات است (مانند شوراها یا انتخابات میاندورهای خبرگان) که باعث میشود در برخی موارد به افرادی که به عنوان مثال قصد دارند در انتخابات شوراهای شرکت کنند اما در انتخابات ریاستجمهوری رای ندهند، تعرفه انتخابات ریاستجمهوری هم داده شود و آن افراد هم یا در نهایت به نفع یکی از نامزدها رای میدهند و یا اینکه رای خود را به صورت باطله به صندوق میریزند.
در مورد عامل اول، نظرسنجیهای استاسیس در مورد پیشبینی آرای نامزدها، مبتنی بر مدل رایدهندگان احتمالی است که بر اساس تجربیات انتخابات گذشته تهیه میشود. به صورت معمول اگر از فردی پرسیده شود که آیا شما در انتخابات رای میدهید یا خیر (با گزینههایی مانند حتما، شاید، با احتمال کم یا اصلا)، پاسخدهندگان امکان رای دادن خودشان را بیشتر از آنچه که واقعیت است برآورد میکنند. در هر چهار نظرسنجی انتخاباتی ما – پیش از برگزاری انتخابات – کسانی که گفته بودند حتما یا احتمالا رای خواهند داد بالای ۵۰ درصد از پاسخدهندگان را شامل میشدند. اما مدل نهایی رایدهندگان احتمالی ما در موسسه استاسیس بر اساس پاسخ به سئوالهای دیگری تهیه شده است از قبیل ۱- اطلاع از روز برگزاری انتخابات، ۲- احتمال رای دادن در یک طیف پنج قسمتی از خیلی کم تا خیلی زیاد، ۳- اینکه در انتخابات گذشته – مجلس یا ریاسنجمهوری – رای دادند یا خیر، ۴- پیگیری اخبار و اطلاعات روز و ۵- حتی، تاثیر متغیر کرونا بر احتمال رای دادن. بر اساس این مدل رایدهندگان احتمالی که توضیحات کاملتر آن در ابتدای همین تحلیل ارائه شده است، ما پیشبینی کرده بودیم که ۴۳ در انتخابات مشارکت خواهند داشت.
در مورد عامل دوم (آرای باطله)، میتوان گفت که مهمترین منبع خطا در برآورد نتایج انتخابات ریاست جمهوری توسط اکثر موسسههای نظرسنجی، از جمله نظرسنجی استاسیس، بوده که در شکل آرای باطله نمایان شده است. به صورت معمول و مطابق سوابق سالهای گذشته افرادی که در نظرسنجیها تا روزهای آخر اعلام نمیکنند به چه کسی رای میدهند، در نهایت همسان با افرادی رای خواهند داد که نظر خود را اعلام کردهاند. این روند تقریبا در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم هم به چشم میخورد؛ با این تفاوت که آرای بالای رایهای باطله، پیشبینی میزان مشارکت را با مشکل مواجه ساخته بود. آرای باطله بیشتر از هر انتخابات دیگری در ایران، حدود ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از کل آرا را شامل میشد (بیشتر از آرای نفرات دوم، سوم و چهارم)، و برابر با ۱۳ درصد از کل آرای ماخوذه و ۶ درصد از واجدان شرایط مشارکت در انتخابات بود. در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶، حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از آرا به صورت آرای باطله به صندوق ریخته شد (۳ درصد از کل آرای مشارکتکنندگان و ۲ درصد از واجدان شرایط) و در انتخابات سال ۱۳۹۲ هم، حدود یک میلیون و ۲۴۵ هزار نفر به صورت باطله رای داده بودند. افزایش بیسابقه آرای باطله باعث شد که اگرچه در میزان رای کاندیداها نسبت به یکدیگر تفاوت چندانی در نظرسنجی ما و نتایج نهایی مشاهده نشود؛ اما در برآورد کل آرا با در نظر گرفتن آرای باطله تفاوتهای معنیداری وجود داشته باشد. در مورد افزایش آرای باطله میتوان عامل چهارم را هم دخیل دانست، هرچند به دلیل عدم اطلاعات کافی، امکان ارزیابی دقیق آن وجود ندارد.
و در نهایت به عنوان منبع خطای سوم، میتوان از تمدید آرا تا ساعت ۲ بامداد روز بعد از انتخابات یاد نمود که باعث افزایش میزان مشارکت در انتخابات شده است؛ هرچند بازهم به دلیل اینکه به صورت دقیق نمیدانیم چه تعداد در ساعتهای آخر رای دادند، نمیتوانیم ارزیابی دقیقی از این افراد داشته باشیم.
ما در موسسه استاسیس، با ارزیابی نتایج انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم و مقایسه آن با سایر انتخابات، مدل رایدهندگان انتخاباتی خود را برای انتخابات آتی بهینه خواهیم نمود.